 |
فرحناز شنبه, 1387/07/13 12:58:38
هر وقت درمورد مرگ فکر می کنم سؤالات زیادی به ذهنم فشار می آورد. این که بعد از مرگ واقعا چه اتفاقی می افتد؟آیا با مرگ همه چیز تمام می شود یا نه این جسم فیزیکی است که می میرد و هوشیاری فرد باقی می ماند؟آیا مرک تولدی دوباره است؟
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
|
 |
پرواز تا ابدیت جمعه, 1391/04/16 14:19:51
اگه ما همگی خودمونو جزعی از نیروی خلقت بدونیم(نیروی کاعنات)که اصولا این هم هست این پدیده برای ما خیلی خیلی روشنه بر یک سری برنامه ریزی های ترتیب داده شده ای که خودمون اونا رو انتخاب کردیم اینجا اومدیم و باید حتما حتما قبول داشته باشیم که آره من اینجام به خاطر اینکه خودم خواستم خودم همه این زندگی رو انتخاب کردم حتما روح من دلیلی داشته برای خودش که تصمیم گرفته توی این جسم توی این خانواده توی این کشور و توی این مردم باشه و حتما هم یه وظیفه ای بر عهده اشه که این مابین باید انجامش بده تا روحش در آرامش باشه ...یادمون نیست !...ولی باز هم اگه اون بخاد به یاد میاریم .... زندگی برای ما آدما مثل یه چرخه هست و مراحلش زیاده و فرصتش هم زیاده ولی اگه به غفلت بگذره خیلی کم میشه مهم این فرصت هاست که باید ازش استفاده کرد زندگی یعنی فرصتی دوباره.... بعد از مرگ چه اتفاقی میافته؟ خیلی راحته شما یه پیراهنات که خیلی دوست داری رو بنداز دور تکه پارش کن صدمه ای به تو نمیرسه چونکه تو جدا از اون پیراهنی ....مثل جسم و روحه روح هست حتی بعضی مواقع جسم شما رو تنبیه میکنه و میخواد بهتون درس بده (همون امتحان الهی که میگن) و این خود شمایید که باید متوجه شید و این درسو بپذیرید و از امتحان سر بلند بیاید بیرون تا دیگه این امتحان تکرار نشه .... جسم فنا پذیره ولی زندگی با جسمی فناپذیر معنایی نداره مگر که واقعا یه ابدیتی به همراهش باشه با وجود مرگ انسان می فهمه که چقدر دنیا با ارزشه ......و اینکه چیزی غیر از به دنیا اومدن و به دانشگاه رفتن و ازدواج و .... در کنار همه اینا زندگی خیلی بیشتر از اون چیزیه که ما فکر میکنیم
|
 |
پرواز تا ابدیت شنبه, 1391/04/24 15:26:17
ببینید گل یخ عزیز بعضی وقتا روح به واسطه یکی از رفتار و روحیه های شما بهتون هشدار میده این شمایید که باید متوجه بشین مثلا میگم یه موقعی نسبت به نعمتهایی که خدا به ما میده ناسپاس و ناشکر باشیم در صورتی که اون نعمت رو داشته باشیم ولی زیاده خواه باشیم یعنی بیشتر از انچه که هست بخاییم اون موقع هست که روح تصمیم میگیره شما رو تو یه وضعیتی قرار بده که درک کنید ....بله اون وضعیت قبلی شما بهتر بوده و حسرت همون روزهای قبل رو بخورید تا بفهمید که بله ناشکرش بودین و در هر لحظه سپاسگذار و شکرگذار خدای بزرگید ....و با تلاش و کوشش ممکنه به همون وضعیت برگردید شاید همون تلاش و کوشش هم نیازی نباشه..اصل اونی بوده که شما فهمیدین که خدا چقدر به شما لطف داشته و یاد بگیرین که دیگه زیاده خواه نباشین... یا بیماران سرطانی :در متافیز اومده که تا نبخشند شفا پیدا نمیکنن خب این بیماری ها هم میتونه یه warrning از سمت روح باشه دیگه یا خیلی موارد دیگه......البته اینها همه یک مثال بود تا شما متوجه حرف من شید یا فکر میکنید یه انسانی که با یه بیماری خاص دنیا میاد مشکلی داشته نه اون هم باز خود روح تصمیم گرفته که بپذیره تو این وضع باشه به هر حال امیدوارم که منظور منو درک کرده باشین
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
|