 |
farzaneh شنبه, 1387/11/19 07:03:28
مطلب بسیار جالبی رو خوندم که میخوام از نظر جامعه شناسی و حقوقی اینجا تحلیل داده بشه و فکر بشه روش :
یک پزشک بسیار محترمی هشت سال پیش کلیه اش را به همسرش داد . همسر در شرف مرگ بود وبدون کلیه مناسب از بین میرفت. خوشبختانه کلیه به خانم بیمار ساخت و زوج جوان مشغول شدند به بچه دار شدن و زندگی ساختن. تا اینکه این خانم محترم شروع به خیانت کردن به شوهر تک کلیه ای اش کرد . وبعد از او طلاق گرفت وبچه هارا نیز از او جدا کرد .
پزشک محترم بسیار عصبانی غیورمان رفته به دادگاه و شکایت کرده که یا کلیه ام را میخواهم یا غرامتش را. و از خانم داستان ما نزدیک به یک میلیون دلار میخواهد.
سوال : اگر شما قاضی بودید چطور رای میدادید ؟
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
« نمایش 10 نظر قبلی »
|
 |
Mehdi دوشنبه, 1387/11/21 08:56:30
قضاوت خیلی سخته فرزانه خیلی...
|
|
farzaneh دوشنبه, 1387/11/21 09:08:02
به نکات فوق العاده خوبی اشاره کردی. برای همین وجود وکلا لازمه. برای اینکه هر طرفی دلایل به حق بودن خودش رو ارائه میده توسط وکیلش. هر که دلیل قانع کننده تری داشته باشه برنده هست. ولی ممکنه که حق هم این وسط پایمال شه ! میگم همه چی تو این دنیا نسبی هست. نسبی . حتی حق.
|
|
Mehdi دوشنبه, 1387/11/21 09:25:21
درسته. اینجاست که نقش یه وکیل می تونه خیلی تعیین کننده باشه. البته همونطور که گفتی ضعف یه وکیل یا برتری یکی بر دیگری می تونه به راحتی حق رو پایمال کنه. اینجاست که حق نسبی میشه و بستگی پیدا می کنه!
|
 |
کوشا چهارشنبه, 1387/11/23 14:32:18
به نظر من مرده یکم مخش قاطی داشته که وقتی زنش رو درست نشناخته از روی نادانی بهش کلیه میده پس حالا هم هر چی میکشه حقشه
البته اگه من قاضی بودم حال اون زنه رو هم میگرفتم و در واقع غرامت رو از زنه میگرفتم ولی به مرده نمی دادمش تا آدم بشه ( مینداختمش صندوق صدقات)
|
 |
مهسا شنبه, 1389/03/15 18:04:16
خدا رو شکر که من جای قاضی نیستم!!!!!
|
 |
ghader جمعه, 1389/12/27 03:56:24
من اگر بودم نگاه میکردم ودرس خودم رو از این داستان میگرفتم. اینکه چرا این داستان را من باید بخوانم ؟! برایم از همه چیز مهمتر است . من بدنبال تعیین دیگران نیبستم بدنبال آفرینش خویش وگرفتن درسهای خویشتنم....
|
 |
bahar شنبه, 1390/08/21 14:02:28
مشابه این اتفاق در درجه های مختلف شوک کنندگی!!! در زندگی خیلی ها می افته. اولین سوالی که بعد از خوندن این ماجرا تو ذهنم اومد این بود که اگر من جای آقای کلیه بودم چه کار می کردم؟ و اینکه چه کار درست تر بود که می کردم. مسلماً تصمیم اینکه مثل خانم کلیه باشم یا نه تا حدی راحت تره و مسلماً حتی اگه آقای کلیه تو وظایفش قصور هم داشت سعیمو اول می کردم که متوجهش کنم اگه نشد با آرام ترین و صبورانه ترین روشی که از دستم بر می یومد ازش جدا می شدم (دیگه حداقل خیانت نمی کردم) بعدش چه با کس دیگه ای می رفتم یا نمی رفتم تا آخر عمرم می ذاشتم آقای کلیه بدونه که هنوز و همیشه ازش ممنونم چه همسرش باشم یا نه. چون به هرحال هر نفسی که می کشیدم در واقع هنوز هدیة آقای کلیه است و تا روزی که زنده ام آقای کلیه هنوز داره روزی هزاران بار بهم هدیه می ده. نامردیه این خانوم اینو نادیده گرفت.
|
 |
rojin شنبه, 1390/10/03 11:14:49
من جای قاضی بودم هم کلیه رو می گرفتم هم غرامت رو
|
 |
روح عشق جمعه, 1391/03/26 11:35:53
اگر من بودم فکر میکردم چه چیزی از من سر زد که باعث شد اون یه همچین کاری بکنه
|
 |
پژگچ پنج شنبه, 1391/10/21 10:52:11
oh my God....
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
|