کیانا وحدتی
راهنمای سایت
صفحه اصلی تالار گفت و گوزبان و ادبیاتموسیقی ایرانیکتابخانه کیانافیلم/کارتونمعماریاخبار و دانستنیهاپزشکی و سلامتبیداری معنویفرهنگ لغتدرباره کیاناورود
 


کیانا وحدتی
وقتی که تنها چشمه روی زمین چشم من است ،لازم است که این چشمه همیشه خیس بماند. ...

جزئیات بیشتر...




اصل نیت بود... وبس
اصل نیت بود. . . وبس درمیان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:...

جزئیات بیشتر...


روح کوچولو
« 9678 بازدید »

روح عشق روح عشق     جمعه, ‏1391/03/12 ‏15:12:14

چرا وچگونه به دنیا اومدیم وکجا میریم ...چگونه میتونیم تواناییهای از دست رفته رو دوباره بدست بیاریم ورسالتی رو که داریم به یاد بیاوریم...
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
« نمایش 10 نظر قبلی »


روح عشق روح عشق     یکشنبه, ‏1392/02/22 ‏19:44:19

با سلام به عزیزان بخصوص قادر عزیز

از کوزه همان برون تراود که در اوست .....انتظارم از شما کاملا بجا بود ومن چیزی ندارم که به توضیح شما اضافه کنم.از دوستان خوبم میخواهم که بروی این مسئله بیشتر تعمق کنید...البته توضیح همه خوب بود ولی هر کسی از دریچه دید خود این بحث را تجزیه وتحلیل کرده بود ...همانطور که دوست خوبم مطرح کردند ..خوب وبد ...زشت وزیبا ....درست وغلط ...سیاه وسفید ...یا حتی خود ما اصلا وجود نداریم ....اینها همه قضاوتهایی هست که ما از خودمان واز محیط دور برمان داریم ....این جسم ما ومحیط اطراف ما و...............همه توهمی بیش نیست بیایید خود را از این توهم نجات دهیم....
استاد درون شماست
shahram49iz@yahoo.com shahram49iz@yahoo.com     دوشنبه, ‏1392/02/23 ‏16:43:51

روح عشق ، قادر عزیز
مرا ببخشید که نمی توانم درک کنم  که وقتی از(( من)) انتزاعی خارج میشویم
برای تعریف از اصالت وجود خود چه تعبیری دارید ایا اصلا چیزی هست که بتوان ان را توضیح داد .
درک روح عشق از شما برای من مشکل تر است چرا که بیش از چهار دهه از همنشینی ما بیش میگذرد
بنظر این حقیر گاهی ما ناخود اگاه برای خروج از یک توهم انتزاعی گرفتار یک تفکر توهمی دیگر میشویم.
قادر عزیز
نمیدانم در تلاقی تفکر من وشما چه پیچی وجود دارد که پس از گذشت مشترک از ان پیچ همدیگر را گم میکنیم
توضیحات شما برای عقل ناقص من مثل این تعریف مثالی مغلتطه است که انار شیرین است وشیرین عشق فرهاد پس نتیجه منتج ان این است که انار عشق شیرین  به عبارتی روشن تر وقتی از   ((من)) انتزاعی و تعریف شده قراردادی گذر میکنیم بنا به فرمایش شما بزرگواران چیزی برای تعریف  ((من حقیقی یا من ریشه ای وجود ندارد ))
fariba fariba     دوشنبه, ‏1392/02/23 ‏22:01:06

با سلام و درود فراوان به همۀ دوستان
قادر عزیز نظرات خیلی خوبی مطرح کرده بودید : اینکه روح انسان وقتی وارد این دنیا میشود نقشهای مختلفی پیدا میکند و مشکل اغلب ما انسانها اینست که آنچنان با این نقشها هم ذات پنداری میکنیم که به گوهر اصلی وجودمات پی نبرده و فقط در این نقشها غرق میشویم و چه بسا که بخاطر این ناآگاهی از هدفی که بخاطر آن به این دنیا آمده ایم کاملاً غافل شویم اما فراموش نکنید که ما فعلاً روح مجرد و خالص نیستیم ما انسانیم ، انسانی دو وجهی ( یکی بعد روحانی و دیگری بعد منفی یا شیطانی ) ، ما اکنون در دنیای نسبتها و تضادها زندگی میکنیم از صبح اول وقت که از خواب بیدار میشویم ناچاریم در این نقشهای مختلف ظاهر شویم و با انسانهای مختلف رابطه برقرار کنیم و به رندگی ادامه دهیم یعنی فعلاً " من " حضور دارد پس چطور میتواند برای من خوب و بدی وجود نداشته باشد ؟ چگونه میتوان بدون اینکه فکر کرد چکاری درست/ غلط است با همسر ، فرزند ،همکار ،... برخورد کرد ؟
یک مثال میزنم :امروز شما با انسانی نیازمند به کمک برخورد میکنید ، دو حالت وجود دارد :اگر از جایگاه منیت بخواهید برخورد کنید به خود میگویید : این مشگل اوست به من ربطی ندارد و خودش باید راه حلی پیدا کند ، اما اگر از جایگاه روح خود بخواهید با مسئله روبرو شوید بخود میگویید تا آنجا که میتوانم باید به او کمک کنم و شروع به همکاری میکند بعد از مدتی احساس میکنید که فرد مورد نظر از حس انسان دوستانۀ شما سوء استفاده میکند و حتی برای جلب این حس به شما دروغ میگوید در اینجا این سوال برای شما پیش میاید حرکت درست چیست؟ آیا باید به روشم ادامه دهم ؟
بنظر من وقتی خداوند روح ما را در شرایط انسان بودن و در نتیجه نقشهای مختلف قرار داد تنها چیزی که برای ارتقاء روحمان مهم است و به یادگیری و رشد روحیمان  کمک میکند چگونگی رفتارمان در نقشهای مختلف است پس فعلاً برای ما درست / غلط وجود دارد فقط تشخیص درست / غلط در یک انسان آگاه که از جایگاه روح خود به زندگی نگاه میکند با انسان ناآگاه که از جایگاه منیت و جسم و نقشهای مختلف خود  زندگی را میبیند کاملاً متفاوت است بعبارت دیگر همه چیز باید دوباره معنا شود
روح عشق روح عشق     سه شنبه, ‏1392/03/14 ‏11:58:47

دلیل داد زدن!!!

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم.

استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:هنگامیکه عشقشان به یکدیگر بیشتر شد,چه اتفاقی می افتد؟ آنها حتی حرف معمولی هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.

از سایت راهی به سوی خدا
ghaderr ghader     شنبه, ‏1392/08/04 ‏20:19:30

سلام استاد عزیز و سایر دوستان خوب
خیلی وقت است که شما را در اینجا نمیبینم، مطلب و استدلال زیبایی خواندم که بسیار جالب بود، خواستم با شما و سایر دوستان آن را سهیم شوم...

« همدستی با شیطان...»
شیخ محمد حسان بازگو می کند که روزی با یک جوان تندرو در حال بحث بودیم، که از  وی پرسیدم :
آیا منفجر کردن یک مرکز فساد در کشوری اسلامی، حلال است یا حرام؟
او هم درجواب گفت: بدون شک حلال بوده وکشتن آنها نیز جایز است.
به او گفتم:  اگر در هنگام ارتکاب گناه ؛ آنها را بِکُشی، تکلیف آنها چه می شود؟
جوان نیز گفت: بدونِ شک  همه شان به جهنم می روند .
پرسیدم : شیطان می خواهد آنها را کجا ببرد؟
جوان گفت : به جهنم...!
به او گفتم: پس شما با شیطان همدست هستید تا آنها را به جهنم ببرید...!!!
*******************************************
به جز عشق و محبت و نیکی و راستی ،
راهی به سوی خداوند نیست.
جادوگرسفید لامکان     پنج شنبه, ‏1393/02/25 ‏21:47:11

زندگی در لحظه چگونه؟
ashkyar ashkyar     شنبه, ‏1394/01/01 ‏15:35:10

فراموش نکن : وقتی کە جسمم را ترک کنم ، وقتی کە از اینجا رفتە باشم ... اما کجا می توانم بروم...!؟... همین جا هستم ، در بادها ، در اقیانوس . چون دیگر اسیر کالبدم نیستم . پس تمامی کیهان ، تبدیل به کالبدم می شود و به آن جسم جهانی خودم
بر می گردم . تنها بدنم را ترک می کنم اما حضور من جاودانە است . پس دیگر لازم نیست کە مرا بجویی . اگر عاشقم باشی ، اگر به من اعتماد کنی ، هر کجا باشی به نزد تو باز می گردم . در تنهایی ات ، در تشنگی ات ، در گرماگرم نفس هایت ، ناگهان حضور مرا در می یابی...
به تو قول می دهم ، در ضربان قلبت ، به نزد تو باز می گردم...(اوشو)
روح عشق روح عشق     پنج شنبه, ‏1395/02/16 ‏10:18:26

ساده ترین روش کسب انرژی خوردن غذا هست - غذا سوخت وساز وانرژی بدن رو برای کارهای روزمره تامین میکنه
چگونگی خوردن غذا وهمچنین انتخاب نوع اون خیلی اهمیت داره
غذاهایی رو که باید از اون بطور کلی اجتناب کرد- کلیه غذاهای فست فود وساندویچی
انواع شیرینیهای قنادی - کلیه غذاهای لبنی مانند ماست -شیر- پنیر- دوغ - کشک- و.....
گوشت رو به مقدار کم مصرف کنید....واز غذاهای سرخ کردنی اجتناب کنید.
از خوردن غلات بصورت نان وبرنج تا آنجا که مقدور هست خودداری کنید.
دلیل نخوردن این غذاها وهمچنین جایگزین کردن نوع دیگری از غذا رو در پست بعد براتون شرح میدم

سالم وسلامت وپر نور باشید
fariba fariba     دوشنبه, ‏1395/02/20 ‏18:48:48

سلام بر روح عشق عزیز
خیرمقدم بعد از مدتها به ما سر زدین
اینجوری که تقریبا اغلب غذاها حذف باید بشه منتظر پیام بعدی شما هستیم
ashkyar ashkyar     یکشنبه, ‏1399/09/23 ‏03:56:31

درود بر شما روح عشق
زمین از بعد سوم به بعد پنجم در حال تبدیل هست
بعد چهارم بعدیست که درون اون به سر میبریم
انهایی که فرکانسشون رو بالا ببرند و بیدار شوند به سرعت از بعد چهارم گذر میکنند
امیدواریم که ایت تغییر به حجم زیادی از انرژی و ارتعاش سرشارشده از اگاهی رخ بدهد
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »

املاک A4A: طراحی سئو