کیانا وحدتی
راهنمای سایت
صفحه اصلی تالار گفت و گوزبان و ادبیاتموسیقی ایرانیکتابخانه کیانافیلم/کارتونمعماریاخبار و دانستنیهاپزشکی و سلامتبیداری معنویفرهنگ لغتدرباره کیاناورود
 


کیانا وحدتی
... پس از تو هجوم گریه و درنگ بغض زمان پس از تو درغبار غروب ، شکست انحنای افق پس از تو...

جزئیات بیشتر...




تمرین معنوی 2 (شاهد)
روح عشق دوشنبه, ‏1391/05/02 ‏07:36:53 . . . کسانی که...

جزئیات بیشتر...


دکلمه ی شعر های کیانا
« 11942 بازدید »

farahnaz فرحناز     جمعه, ‏1391/08/26 ‏18:16:40


« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
« نمایش 10 نظر قبلی »


عسکر عصا     چهارشنبه, ‏1393/03/14 ‏22:16:50

جادوگر عزیز ممنونم.اری چنین است که روزگاری بر ما خواهد گذشت و بالاجبار به سرای دیگری خواهیم رفت                                                                 ولی چون همه ما اطلاع کافی نداریم  به نمی دانم رسیده ایم اما همه ما به امیدش دل بسته ایم
جادوگرسفید لامکان     پنج شنبه, ‏1393/03/22 ‏08:43:46

سلام و هزاران سلام به دوستان
همه ما ادما دارای چهار بعد هستیم :-بعد جسمی  -بعد فکری - بعد عاطفی یا احساسی و بعد چهارم که خود اگاهی  هست و من دوست دارم بگم بیداری
بعد جسمی بدن ماست که به نوعی حامل روح و وجود اصلی ماست و وظیفه ماست که از وجودی که حامل خداست مراقبت کنیم و احترامش کنیم .  چو ن مرکبی  است که حامل نور و اگاهی و شعوره. بعد دوم فکر ماست و ذهن استدلالی  که خودش را دانای کل می دونه و کارش پیوسته مقایسه کردن واضافه کردن به وجود مادیه  و فکر میکنه دنیا یه ماراتونه که باید خودش را بالا بکشه به چیز هایی که داره مثل پول و دانش و مقام و خونه وماشین و.... اضافه کنه  که با این اضافه کردن ها باز هم یه چیزی کم داره و در اخر هم به چیزی نمیرسه که البته من مخالف دنیا و را حتی و زیبایی و شادی و اسایش و تحصیل نیستم . ولی تعریفش یه جور دیگه است که اگه دوست داشتین باید با هم در موردش مشارکت کنیم.
بعد هیجانی یا احساسی هم از نتیجه فکر ه که به واسطه تفکر روی بعد جسمی ما  به شکل عصبانیت کینه گله و شکایت خشم و یا حتی حسادت و شادی و نشاط پدید میاد .
ودر اخر بعد  خرد بیدار یا اگاهی  و بیداری ی ی است که اصل همه ما ادما و جنس اصلیمونه که بعضا  ادمها اجازه اظهار وجود را بهش نمیدیدند. ولی بعضی وقت ها تجربه کردیم . مثل یه وقتهایی که فکر مون ارام میشه و از تفکر و فضای در گیری فکری رها میشیم . موقع افطار ماه رمضان یا وقتی که برای اولین با ربه یه محیط سر سبز  جنگلی و بکر می ریم که اولین باره تجربش میکنیم  یا روز های اول اشنایی با کسی که دوستش داریم و هیچ پیش زمینه ای در پس ذهنمون در مورد اون ادم وجود نداره به جز عشق و........خیلی لحظه هایی که حتما همه تجربه کردین  که تو اون لحظه زمان و مکان معنیش را از دست داده و یه فضای عمیق بی نهایت هست که در فضای زیر افکار باز شده واز اون روزنه انرژی شادی نشاط طراوت و تازگی و زندگی  به سمت ما پرتاب میشه ولی با فکر کردن و جدا شدن از این لحظه و رفتن توی صندوق گذشته یا اینده  دوباره بسته میشه .
جادوگرسفید لامکان     پنج شنبه, ‏1393/03/22 ‏08:44:57

ادامه مطلب بالا
ا لبته تو ضیح هوشیاری سخته و باید تبدیل شد تا فهمیدکه اون هم با رعایت یه سری اصول باعث میشه ما بیدار بشیم وبیدار بمونیم.

باید که جمله جان شوی           تا لایق جانان شوی

تا نگردی اشنا زین پرده رازی نشنوی                     گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
مهربانم  عشقم   وجودم  پروردگارم   از اینکه همیشه در من و با منی سپاسگزارم از اینکه همیشه  و همه جا حواست به منه  دوست دارم . خدا یا همه ما را بیدار کن و  نور و شعور اگاهی و هوشیای ما  را در هر لحظه  فروزان تر  نما . امین    
 جادوگر   (چهارشنبه بیست و یکم خرداد  ماه نودو سه)
fariba fariba     چهارشنبه, ‏1393/03/28 ‏20:14:49

با سلام به همه دوستان و تشکر از جادوگر عزیز
توضیحاتتون عالی بود خبلی استفاده کردم  احساس میکنم برای ورود به بعد چهارم و بیداری معمولا در هر انسانی اتفاقاتی میفته که دردناکه و شخص رو به مرحله ای از استیصال و و اضطرار میرسونه که از دنیای مادی زده بشه و توجه ش به امور معنوی جلب بشه لطف کنید در این موردم توضیح بدین
at1375 ali     جمعه, ‏1393/03/30 ‏09:43:37

موندم تو کار خدایی خدا که کی ها را از ادم میگره ولی که ها رو زنده نگه میداره انصاف هم نداره سلام کیانا
سعید اکبری سعید     دوشنبه, ‏1393/04/02 ‏19:39:44

خیلی متاثر شدم وقتی دیدم اینچنین نازنینی پرکشیده به ملکوت
خیلی شعرهای زیبایش که برخاسته از عمق وجودش بود مرا تحت تاثیر قرار داد
انگار نبوغش در سرودن این اشعار خدایی گنجایش ماندن در این چنین جهان محدودی را نداشت
من خواننده هستم و روی قطعه چلچراغ مهتاب به سبک محسن نامجو  کار میکنم
اگر تمایل داشته باشین برایتان بفرستم
ایمیل من saeedakbari1991@yahoo.com
جادوگرسفید لامکان     چهارشنبه, ‏1393/04/04 ‏11:11:43

سلام سلام یه دنیا سلام به همه دوستان
از اینکه دیر پاسخ میدهم عذر خواهی میکنم به اینترنت دسترسی نداشتم
نظر فریبا کاملا درسته! ولی به این معنا نیست که ما تو این دنیا محکوم به سختی  و درد کشیدن هستیم. نه ابدا . درد  و جدایی  وفقدان  خوبه   چرا که باعث اگاهی و هوش ما میگردد ولی ادامه دادن به درد و در درد ماندن که به معنای  عدم پذیرش اتفاقی  که  حادث گردیده باعث میشود  تا  با ارسال فرکانس دردی که ایجاد میکنیم  باز هم غم وغصه بیشتری را به سمت خودمون بکشیم.
دوستان برای همه ما پیش امده که زمانی که مشکلی داریم به منبع  هستی(خدای رحمان) نزدیکتر میشیم.و  باعث ایجاد  یک حال و هوای خوب و روحانی در ما میشود  تنها دلیلی که باعث حال خوب ما میشه واینکه یه احساس سبک بودن بکنیم دادن بار و مسیولیت به خداست که باعث سبکی و رهایی ما میشه چرا که بار خودمون را سبک کردیم وسپردیم به منبع جود و وجودیعنی  همان دانای کل که به بهترین شکل عمل میکند  و همه خواست و حرکت اون خیر و برکت است.
در اصل نخواستیم با ذهن استدلالی و اراده خودمون که به نظر عاقل و داناست  کارها را اداره کنیم . البته اشتباه نشه معنای سپردن همه چیز به خدا   این نیست  که احساس تلاش خودمون را از دست بدهیم وصبح تا شب  با  بیکار بودن و مثبت حرف زدن  انتظار داشته باشیم زندگی خوبی را خلق کنیم  بلکه یه معنای دیگه داره که لازم شد در موردش جداگانه صحبت میکنیم.
برای اینکه صحبت هامون پراکنده نشه لازمه تاکید کنم که درد و غم وغصه و هر چیزی که ما را ازار میده برای چیه ؟ این است که ما اگاه بشیم ! به چی؟
به اینکه  اولا ما بدونیم که چقدر بزرگیم و چقدر فضا داریم و چقدر بی نهایتیم که دردی را که تا  دیروز شهامت حتی یه لحظه فکر کردن به اون را نداشتیم . الان بغلش کردیم و داریم درکش میکنم !
دوم انکه با پرورش و افزایش فضای درونمان بفهمیم که جنس اصلی ما از نور و اگاهی است که در این جسم مادی قرار گرفته و ما بیدار شویم و با اگاهی لحظه به لحظه نسبت به بعد چهارم  و  بیداری و تاثیر و تسلط ان بر روی سایر بعد های جسمی و عقلی و احساسی سراسر وجود و زندگی ما سرشار از  ارامش و طراوت و شادابی میگردد . انشا..
وظیفه ما چیه؟
درد کشیدن و غم وغصه خوردن ؟
جادوگرسفید لامکان     چهارشنبه, ‏1393/04/04 ‏11:13:13

نه اصلا . درد ما را بیدار میکنه البته  اگه بخواهیم. و لی اگر  بی تابی کنیم و نپذیریم  و مقاومت کنیم و در غم وغصه هامون بمونیم بازم درد و ناراحتی به سمت ما میاد  اونقدر به ما در د داده میشه تا زمانی که دستامون را ببریم بالا و تسلیم بشم تسلیم تسلیم تسلیم که من عاشق این لغت هستم  تسلیم و سپردن بار به خدا . یا توکل به خدا. (یادمون باشه این روند قاعده هستی است و برای همه انسانها صادق میباشد)  واگر ما خدا را قبول داریم پس میبایست خدا را با تمامی اراده و خواستی که دارد  قبول کنیم نه اینکه با عقل واقعا ناچیز خودمون  سعی در تفسیر و تغییر وقایع  داشته باشیم .
دوستان عزیزم وظیفه ما زندگی کردن و جاری و شاد  بودن است   یعنی زندگی  در لحظه حال نه غم گذشته را خوردن و نه نگران اینده بو دن است. بلکه زنده بودن به زندگی با شور و حرارت و پر از سر زندگی و طراوت و تازگی است  . ما باید  با بعد چهارم و جنس اصلیمون زندگی کنیم و بدونیم اگر کسی را از دست میدهیم یا هر اتفاق  به ظاهر بدی برای ما پیش میاد همه خیر و برکت داره باید بپذیریم و توی اون اتفاق ساکن نشیم ازش گذر کنیم و وارد زندگی  که مثل اب جریان داره بشیم اگر ما این کار را نکنیم باز هم درد میبینیم .  بعضی از ما  عادت کردهایم تا به درد و غم و غصه ها بچسبیم  رها نمیکنیم و صبح تا شب گله و شکایت میکنیم و فکر میکنیم خدا دلش واسه ما میسوزه  و غم ما را رها میکنه در صورتی که واقعا راه و چاره چیز دیگری  است.
دوستان خدای رحمان این دنیا را بر اساس قوانینی که داره بوجود اورده و فقط داره مانیتور و تماشا میکنه حالا اگه حال و روز من بده تقصیر هیچکس نیست  وعین عدالته و تنها مسئول این بدی خود من هستم چون در فضای  درد ها میمونم و اصلا خدا را قبول ندارم پذیر فتن خدا به عمله نه به زبان . زمانی که من به خالق و دانای کل اعتماد دارم که همه این دنیا و وجود را با شعور افریده  پس هر چی برام میفرسته خیر مطلقه
(هر انچه از جانب خدای رحمان به من برسد خیر مطلق است)
پس می پذیرم گله و شکایت نمیکنم بی تابی نمیکنم  و میدونم  که خیر من در این اتفاق به ظاهر تلخ است.دوستان  همه ما تجربه  کردیم که یه اتفاق برای ما خیلی به ظاهر بد بوده است ولی با گذر زمان الان که نگاه میکنیم خیر بودن اون اتفاق بد را با تمام وجود احساس میکنیم . پس عقل و ذهن ما انقدر هم  که فکر میکردیم دانا  نبوده و نیست و این وجود اصلی ماست  که به ما معنی و ارامش و رضایت و خوشبتی را هدیه میدهد.که اگر با رعایت یک سری اصول زندگی خود را به دست اگاهی و بعد چهارم (بیداری) بسپاریم همه وجود ما نور و اگاهی میشود  وخیر و برکت  زندگی  وهمه وجود ما را در بر میگیرد
تو پای در راه نه و هیچ مگو                     خود راه بگویدت که چون باید رفت
عزیزم عشقم  وجودم  از اینکه همیشه و همه جا در  اغوش توهستم از تو ممنونم . ای خدای مهربانم همه امور و برنامه هایم را به تو میسپارم و ارام و اسوده و رها میشوم تو مرا کفایت میکنی  
خدایا  تو که همیشه  با من   هستی       کمکم کن         تامن هم   پیوسته   با تو    باشم .   امین
جادوگر(  چهارشنبه چهارم تیر ماه نودو سه)
جادوگرسفید لامکان     چهارشنبه, ‏1393/04/04 ‏17:59:42

سلام چنگیز عزیز
خیلی خوشحالم که مطالب مورد توجه شما قرار گرفته است .

          چون به دریا میتوانی راه یافت            سوی یک قطره چرا باید شتافت
montazeri_68 mostafa     شنبه, ‏1393/08/10 ‏15:43:04

سلام..
باید بگم ابتدای کار بسیار مشتاق شدم برا کیانا پیام تبریک بفرستم..اما لینک درباره کیانا واقعا اشکمو جاری کرد..
شاید من دیر رسیده باشم ولی با اقتدار میگم به تمام دوستان و خانواده کیانا که منو در غم خودتون شریک بدونین...
با اینکه امروز با این ستاره زود خاموش شده اشنا شدم اما انگار سالهاست اورا میشناختم..
بهشت برین زیر پایت کیانای عزیز و مهربان
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
« نمایش 10 نظر بعدی »


املاک A4A: طراحی سئو