 |
آمین دوشنبه, 1391/09/27 11:56:54
اتاقی با شومینه پنجره ای رو به حیاطی که برگهایش میریزد و با نوای شد خزان و صندلی راحتی و تابی و مجموعه آهنگهای بنان و .....
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
« نمایش 10 نظر قبلی »
|
 |
ساحل شنبه, 1392/09/02 18:22:37
آنکس که از اول میداند کجا میرود خیلی دور نخواهد رفت.
|
 |
ساحل شنبه, 1392/09/02 18:23:39
سلام آمین عزیز ... خوش اومدی ...
|
 |
آمین یکشنبه, 1392/09/03 13:17:16
ممنونم ساحل که دلی دریایی داری،راست میگی خیلی دور نبودم پیش شما جویای احوالتون میگم خوشیم به خوشیه هم.
|
 |
فرحناز چهارشنبه, 1393/10/24 00:08:01
...وقتى گرسنه اى،یه لقمه نون خوشبختیه ..وقتى تشنه اى،یه قطره آب خوشبختیه ..وقتى خوابت میاد،یه چرت کوچیک خوشبختیه ...
خوشبختى یه مشتى از لحظاته ... یه مشت از نقطه هاى ریز،که وقتى کنار هم قرار مى گیرن،یه خط رو میسازن به اسم زندگى ...
|
 |
hadi چهارشنبه, 1393/11/01 16:17:56
ســــــــــــلامــــــــے دوبـــــــارھ بــــــــــــہ دوســـــــتان شاعــــــــــــــــــــــــر
|
 |
فرحناز جمعه, 1394/03/08 12:35:00
همانطور که دیگر شلوار پاره نشانه فقر نیست! سکوت هم نشانهٔ رضایت نیست. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
|
 |
فرحناز جمعه, 1394/08/29 17:42:07
تفاوت خوشی و رضایت از نگاه دکتر آرش نراقی
«خوشی» حالی است که زود می آید و زود می رود. «رضایت» مقامی است که دیر می آید و دیرمی پاید. «خوشی» دست می دهد، یعنی عاطفه ای انفعالی است. «رضایت» را اما باید به دست آورد، یعنی بودنی فعالانه است. انسان خوش، لزوماً از خودش و زندگی اش راضی نیست. می خندد، اما تهِ خنده اش طعم گس ملال و افسردگی است. «خوشی» اندوه را می زداید، اما ملال و افسردگی را نه. «رضایت» اما گاه ته رنگ اندوه دارد. انسان راضی همیشه شاد نیست، اما ملول و افسرده هم نیست. «خوشی» واکنش عاطفی ماست نسبت به حضور «لذّت». «رضایت» اما نوع بودن ماست در حضور «معنا». «لذّت» های زندگی خوشی می آورد، «معنا»ی زندگی رضایت. از بدی های روزگار ما این است که بیشترمان از رضایت به خوشی بسنده کرده ایم.
دکتر آرش نراقی | May ۱۸, ۲۰۱۵ | دوشنبه، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
|
 |
ashkyar شنبه, 1394/08/30 22:13:31
«رضایت» اما نوع بودن ماست در حضور «معنا». «لذّت» های زندگی خوشی می آورد، «معنا»ی زندگی رضایت. از بدی های روزگار ما این است که بیشترمان از رضایت به خوشی بسنده کرده ایم.
درود بر شما فرحناز عزیز عالییییییی بود
|
 |
gole yakh چهارشنبه, 1394/09/04 09:44:15
ممنون فرحناز خانم جالب و عالی بود
|
 |
ندارم پنج شنبه, 1395/07/08 00:27:32
سلام ،و خسته نباشید،بطور اتفاقی این محفل دوستانه را یافت و خ شحالم دلتنگ دلتنگان و همدلان بودم ،،امید دارم ساعتهائی بسیار ارام را تجربه کنم ،،مطالعه ای داشتم از انچه که نوشته شده بود و تبادل شده ،،دنبال نویسنده این شعر گونه بودم که سالهاست میگردم وسراینده را نمیابم اگر میشناسید و یا نوشته هایی از سراینده خوانده اید برایم بنویسید لطفا ،،بسیار گگته ام و نیافته ام ،،دهه 40 گم کردم او را ،،، این نوشته از کیست :. خواهر کوچک من ای که هنوز از ره دور ،،،مینوازد لب گرم تو مرا گونه سرد ،،اشک اندوه بر گونه افسرده تو بادلم موقع رفتن چه بگویم که چه کرد ،،،بیگنه خواهرکم رفتم از این شهر دریغ هیچ جا باز دلم ذره ای ارام نجست ،،،یاد ایام عزیزی که تو با شوق تمام ،،قصه خوانی مرا گوش فرا میدادی ،،اخر کار همه غنچه حساس به مهر نوشخندی زده خوش مزد مرا میدادی ،،بیگنه خواهرکم ،،اری انرا که نگاه دگران میگیرد نوش خند نمکین تو چه اسان میداد، بنام شروین ،،شهریار بود ه وشاید نام دیگری بر اشعار خود نهاده سپاسگزار میشوم دوستدار شما لیلی
|
|
« نمایش همه نظرات »
« نمایش همه صفحات »
|