شرح: |
روح عشق شنبه, 1391/05/14 08:48:57
تمام سدها وموانع را از میان برمی دارد و بین جسم مادی و روح ارتباطی کامل برقرار می کند. حساسیت در جسم و روح به مقدار زیادی افزایش می یابد و خویشتنداری بسیار در شخص به وجود می آید. جسم مادی از قید ارتباط با حوادث معمولی پیرامونش رها می شود. به دلیل اینکه بدن مادی فوق العاده حساس تر می گردد، مغز باید این فشار را تحمل کند. فشار بر مغز به شدت افزایش می یابد، زیرا مغز مجرای اصلی ارتباط بین بدن زمخت و بدن لطیف است. سؤالی که پیش می آید این است که آیا مغز می تواند در برابر این فشار مقاومت کند؟ این کار از طریق مهار خویشتن و مدیتیشنهای مداوم و منظم ممکن است، به طوری که مغز قابلیت انعطاف بیشتری پیدا می کند و قادر به تحمل این فشار می گردد. در بعضی حالات ممکن است روح مشتاق به پیشرفت باشد، که نتیجة تولدهای قبلی است، اما اگر جسم ضعیف باشد و نتواند فشار کندالینی را تحمل کند، لازم است که شخص منتظر تولد دیگری باشد تا شاید دارای جسمی قابل انعطاف تر گردد. با توجه به این مطالب، انسان باید بسیار نادان باشد که بدون تصویب وتأیید عقل و استفاده از راهنمایی و کمک گورو، تصمیم به بیدار کردن کندالینی بگیرد. در این میان بیشترین فشار بر مغز وارد می شود. انسان یا نباید در این راه برود، و یا اگر رفت باید آن را تا آخر ادامه دهد. حکیمی گفته دانش اندک، بسیار خطرناک است. ناآگاهی کامل از دانش کندالینی بسیار بهتر از داشتن دانش ناقص از آن است، زیرا با دانش کم و ناقص شخص پرشی را انجام می دهدبی آنکه پرواز بلد باشد. تنها پریدن کافی نیست. در آن صورت حاصلی جز نابودی ندارد. کسانی که دانش و تجربه کامل از تمام مراحل و موارد و کارکرد آن را دارند، بهترین راهنمایان می باشند. حتی دانش کامل نظری بدون تجربه عملی از بیداری کندالینی و طی طریق تمام مراحل آن،ذره ای مفید نخواهد بود. بنابراین قبل از اینکه کسی بخواهد کندالینی را بیدار کند، باید همه چیز را درباره این موضوع بداند و مخصوصاً با خطرات اجتناب ناپذیر آن آشنا گردد و با دیدی باز به این عمل مبادرت ورزد. در این میان باید قبل از شروع حرکت به دانش کم اکتفا نکند و حتی با وجود دانش کامل، به دنبال راهنمایی گرفتن از فردی که این مسیر را پیموده باشد، چون ممکن است همان کندالینی که منشأ رهایی از اسارت و به دست آوردن آگاهی مطلق الهی است، وی را به سوی انحراف، نادانی، و سقوط کامل بکشاند.
کندالینی در همه جا فعال است کندالینی آتش زندگی است، و بنابراین در سرتاسر زندگی جریان دارد. اما ممکن است مانند رودی آرام و حیات بخش باشد، و یا ممکن است به مجراهای مخصوص هدایت شودومانند سیلاب خروشانی گردد. کندالینی در مواد معدنی، گیاهان، حیوانات، انسانها، و در کل هستی، و همچنین در تک تک اتمها جریان دارد. کندالینی انرژی الهی و بخش متحرک الوهیت است. هرزمانی که در انسان ترقی واضح و مشخصی در رشد روحی صورت می گیرد، آن نتیجه دخالت کندالینی است. در همین حال، هرزمان که کندالینی تحریک و تقویت گردد، در شخص رشد روحی مشاهده می گردد. در این میان شخص به استاد(گورو) نیاز دارد تا وی را راهنمایی کند و در مسیر روحانیت پیش ببرد و بر روی کندالینی اش کار کند. هرجا که زندگی هست کندالینی نیز وجوددارد، اما چگونگی رفتار با آن موضوع دیگری است. یکی از اثرات جالب کندالینی تقویت حواس است. تمام حواس به شدت حساس می شود، به طوری که حواسی که قبل از بیداری کندالینی واکنش بسیار اندکی نشان می دادند، مثلاً یک نگاه، یک فکر، و کوچک ترین حرکتی که تا قبل از فعالیت و بیداری شاکتی شخص را دچار عکس العمل نمی کرد وتأثیر قابل توجهی بر او نداشت، بعد از فعالیت و بیداری شاکتی به شدت و به سرعت موجب نشان دادن عکس العمل می شود. ذهن بسیار حساس می شود و احساسات شدیداً تأثیرپذیر می گردد. مثلاً قبلاً اگر شخصی کلامی منفی می گفت و منفی فکر می کرد، ممکن بود خیلی دیر یا کم عکس العمل برانگیزد، ولی بعد از بیداری شاکتی هرکلام و هرفکر سریعاً و شدیداً واکنش و بازگشت به وجود می آورد. به همین دلیل فردی که به مرحله فعالیت و بیداری شاکتی رسیده باید به شدت برافکار، کلام، اعمال، و تمایلات خود نظارت کامل داشته باشد. ادامه در بخش نظرات... |