کیانا وحدتی
راهنمای سایت
صفحه اصلی تالار گفت و گوزبان و ادبیاتموسیقی ایرانیکتابخانه کیانافیلم/کارتونمعماریاخبار و دانستنیهاپزشکی و سلامتبیداری معنویفرهنگ لغتدرباره کیاناورود
<<بعدیقبلی>>


کیانا وحدتی
و من در پهنه ی این انتظار آشنا رفتنت را می بینم بی آنکه هرگز آمدنت را ... امّا هر...

جزئیات بیشتر...




بز شما چیست؟
روزگاری مرید ومرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در...

جزئیات بیشتر...


روبه و انگور
« 2309 بازدید »

متن شعر:
رفت روباهی به تاکستان سبز


بی جواز و بی بیلیت و فیش و قبض !


خوشه ها از شاخه ها آویخته


شهدها از حبه هایش ریخته


خوشه ها بالای دیواری بلند


در امان از دست دزد و از کمند


گفت روبه: ای خدا یاری بکن


هیچ چیز بهتر از انگور نیست


واقعا شد نمره ی انگور بیست


روبهک با آن دهان بس گشاد


زیر پایش یک عدد آجر نهاد


بود کوته دست او با این همه


ماند حسرت در دلش یک عالمه


گفت روبه : کاش دستم بود بیل


دست ما کوتاه و خرما بر نخیل


روبهک عاجز شد وقدری گریست


گفت چیزی بدتر از انگور نیست
شاعر: ...

تهیه کننده سند: فرحناز

نظرات بازدید کنندگان    

آپارتمان A4A: طراحی سئو