کیانا وحدتی
به روشنای اشراق آفتاب چه بی ادعا ... غروب غرور مرا فهمید ! به جرأت زمین چه صادقانه از...
جزئیات بیشتر...
آژانس شیشه ای
اجتماعی, ابراهیم حاتمی کیا , 1376, پرویز پرستویی ، حبیب رضایی،...
جزئیات بیشتر...
|
هنوز باورم نمی شود که رفته ای هنوز باورم نمی شود تو بوده ای که اینچنین غرور عشق را به پیش چشم من شکسته ای بمان ، بمان و با سرای خود وداع کن ... بمان ! ببین شکوفه های بی بهار را ببین بلوغ کال لحظه های انتظار را ... بخشی از شعر بلوغ کال « 24187 بازدید »
 تصویر |
صاحب سخن: |
کیانا وحدتی |
تهیه کننده سند: فرحناز
|