کیانا وحدتی
باورت نمی شود که من وارهاده در میان حیرت کنون مانده با کورسویی از فانوس خاطرات دور در...
جزئیات بیشتر...
خاطرات مردی که زنش به مسافرت رفته بود!!
شنبه: زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالی را...
جزئیات بیشتر...
|
یک اتفاق بود روزی که آمدی و رهگذرانه درگاه را از غربت رهاندی روزی که آمدی و پنجره را در قفس اشک را در عطش و مرا در حس گنجاندی ... حالا من ، چگونه این عبور نامکرر را – در وسعت تکرار تنهاییم – غرق کنم ؟ چگونه متن خاطره ات را – حادثه ی سوزان بودنت را – در منظومه ی عظیم بودنم دفن کنم ؟ « 15148 بازدید »
 تصویر |
صاحب سخن: |
کیانا وحدتی |
تهیه کننده سند: فرحناز
|