شرح: |
این دو قرن به عنوان دوره عراقی ،از نظر فکری عصر همگانی شدن تصوف است همان گونه که گفته شد تعداد خانقاه ها افزایش یافت و خانقاه نشینی رواج و نظام بسیاری در میان صوفیان یافت .رفت و آمد عامه مردم به این اماکن و شرکت آنان در مجالس وعظ،تمامی مردم را به این تعالیم بیشتر نمود وافکارواعتقادات عرفانی وذوقی در تاروپود اندیشه مردم ریشه دوانیدواین خود سببی شد که این موضوع به قدر کثیر در ادبیات منعکس شود. دید وتفکر غالب در شعر این دوره – حتی در بسیاری از غرل های عاشقانه- دیدی است عارفانه. شاعران این دوره طبیعت را صرفاًبه سبب بهره وری از زیبایی های آن دوست ندارند بلکه آن را از آن جهت دوست دارند که جزئی است پیوسته به کل وصنع محکم الهی. حضرت مولانا خندیدن گل را رمزی از عالم دیگرمی داند بهاروزمستان را رمزی از تولد و مرگ واز این ایماژها نکات دقیق معنوی وغیرمادی و متعلق به آن جهان را درمی یابد و با زبان شیرین ولطیف خود بیان می کند. |