خواننده: |
مرضیه |
شاعر: |
بیژن ترقی |
آهنگساز: |
همایون خرم |
دستگاه: |
آواز بیات ترک(بیات زند) |
متن ترانه: |
زکوی بلاکشان آمدم بگو رفتهای کجا ساقی درمیخانه چرا بستهای که غم میکشد مرا ساقی برفتم که تا به جانان رسم رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم کجا رفتهای بیا ساقی رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم .................... زکوی بلاکشان آمدم بگو رفتهای کجا ساقی درمیخانه چرا بستهای که غم میکشد مرا ساقی برفتم که تا به جانان رسم رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم کجا رفتهای بیا ساقی رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم .................... مکن با حبیبان تو بیگانگی زشوق می و ذوق دیوانگی چنان از دل آید خروشم که آید صدایش به گوشم رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم .................... مکن با حبیبان تو بیگانگی زشوق می و ذوق دیوانگی چنان از دل آید خروشم که آید صدایش به گوشم رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم .................... خود آرا مهی یار سنگین دلی ز خود غافل و از خدا غافلی به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده بسوزان وجودم که دیگر مرا آرزویی نمانده
نیاید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی ؟ .................... خود آرا مهی یار سنگین دلی ز خود غافل و از خدا غافلی به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده بسوزان وجودم که دیگر مرا آرزویی نمانده
نیاید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی ؟ نیاید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی ؟ .................... زکوی بلاکشان آمدم بگو رفتهای کجا ساقی درمیخانه چرا بستهای که غم میکشد مرا ساقی برفتم که تا به جانان رسم رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم کجا رفتهای بیا ساقی رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم |